دفتر خاطرات

دفتر خاطرات

دفتر خاطرات

دفتر خاطرات

قصه ی مادربزرگ درست بود

من برای سالها بعد می نویسم

 

سالها بعد که چشمان تو عاشق میشوند

 

افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود

 

همیشه یکی بود و یکی نبود!!!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد